نام های ایرانی با حرف (ث)
ثاقبSaqeb :رخشان، ستاره ی روشن، فروزنده.
ثانیه[Saniye] :دومه، وارگردان.
ثبات[Sobat] :پایداری.
ثری[sara] :خاک، زمین.
ثریاSorayya :هفت ستاره در آسمان، پرند. {سر اندر ثریا یکی کوه دید/تو گفتی ستاره بخواهد کشید} (شاهنامه فردوسی).
ثمرSamar :میوه، بار، نتیجه، محصول. {هر چند که هجران ثمر وصل بر آرد /دهقان جهان کاش که این تخم نکشتی} (حافظ).
ثمرهSamare :میوه، نتیجه،محصول، ثمر.
ثمن[Saman] :ارزش، بها. {هر آنکه کنج قناعت به گنج دنیا داد/فروخت یوسف مصری به کمترین ثمنی} (حافظ).
ثمینSamin :پرقیمت، گرانبها.
ثمیناSamina : ثمین،پر قیمت، گرانبها.
ثمینهSamine :ثمین، پر قیمت، گرانبها.
ثمیلا[Samila] :سرمه کشیده.
ثناSana :ستایش، سخن نیکو، وصف کردن. {پر از مهر دلها زبان ثنا/که جاوید بادا چنین پادشا} (شاهنامه فردوسی).
ثواب[Savab] :نیکوکاری.