بابک جهانبخش

بابک جهانبخش

 

بابک جهانبخش با نام اصلی و شناسنامه ای علی جهانبخش ، 1 فروردین 1362 در شهر بوخوم آلمان چشم به جهان گشوده است. تحصیلات وی دیپلم تجربی بوده و دارای مدرک صداگذاری موسیقی می باشد. او از بهترین خوانندگان پاپ ایران است.
بابک جهانبخش نوازندگی پیانو را از سن 5 سالگی در مدرسه موسیقی آلمان شروع کرد و پس از بازگشت به ایران استعداد و علاقه خود را بیشتر به موسیقی دید و به دنبال موسیقی و خواننده شدن رفت .مشوق وی برای خوانندگی آقای محروم مجتبی میرزاده آهنگساز قدیمی بود. او دوره های آموزشی را گذراند و سپس در سال 76 و در سن 14 سالگی مجوز رسمی را با تائیدیه آقای محمدعلی معلم از صدا و سیما گرفت و توانست در همان سال کاری جدید برای صدا و سیما ضبط کند.
بابک جهانبخش در سال 1382 شروع به ضبط کردن آلبوم کرد و در سال 1384 اولین آلبوم خود به نام {چی شده} را منتشر کرد و به عنوان دومین پدیده ی سال انتخاب شد.دیگر آلبوم او در 21 تیر 91 به نام {من و بارون} روانه بازار شد.

زندگی شخصی:
بابک جهانبخش دو بار ازدواج کرد که ازدواج اولش ناموفق بود. او در ازدواج اولش با خانمی به نام مروارید شهریاری که در کنسرتی در لندن با هم آشنا می شوند ، ازدواج می کند .مروارید شهریاری دارای مدرک مدیریت بازرگانی می باشد و در حال حاضر دارای یک شرکت بازرگانی و یک کتاب ترجمه با موضوع حوزه بازرگانی است ، می باشد.
حاصل این ازدواج پسری به نام آرتا است.
این زوج پس از مدتی زندگی ، در سکوت خبری و بدون خبر رسانه ها از هم جدا می شوند .
وی پس از جدایی از همسر اولش با خانمی به نام پریا ازدواج می کنند.
او برای اولین برای هوادارانش به بهانه تولد همسرش عکس از همسرش منتشر می کند و می گوید برای هرز نرفتن و زندگی هرز نداشتن دوباره ازدواج کردم.

بابک جهانبخش علاقه بسیاری به فوتبال دارد و می گوید که فوروارد و هافبک راست تخصص من است . حتی در آلمان نیز در تیم فوتبال بودم و کاپیتان هم شده ام.
او به دلیل علاقه زیاد به بازی فوتبال پس از بازگشت به ایران ، در باشگاه استقلال ثبت نام کرد. او می گوید خانواده ام همه استقلالی هستند و من نیز هوادار تیم استقلالم.
بابک پس از مدتی بازی در باشگاه به دلیل توقعات زیاد اطرافیانش از او ، از باشگاه دست کشید و دیگر قید فوتبال را زد. او می گفت: چون من از آلمان برگشته بودم همه از من انتظار یورگن کلینزمن را داشتند و هیچ کس گل زنی های من را نمی دید و این موضوع من را از بازی کردن خسته کرد.

آقای جهانبخش در سنین نوجوانی به صورت تخصصی پیانو و گیتار می نواختند و بعد شروع به آهنگسازی و تنظیم آهنگ کردند.
او به فیلم دیدن ، سفر و کتابخوانی علاقه زیادی دارد ولی میگوید به دلیل مشغله زیاد فرصت کتابخوانی ندارم.

وی اضافه کرد که لباس خیلی برای او مهم است و حتی آن را بخشی از یک هنرمند به حسای می آورد ولی بیشتر سادگی را می پسندد.
به او پیشنهاد بازیگری شده و قبول نکرد و می گوید به نظرم بعضی از کارها فرد را تخریب می کنند و هرکس نباید هر کاری انجام دهد .

این خواننده معروف پاپ با اطمینان می گوید : من عین ترانه هایم هستم و اصلا ترانه هایم خود من هستند چون انها را با تمام وجود خلق می کنم.

بابک در پاسخ به این سوال که چره ترانه های شما همه غمگین هستند این گونه پاسخ داد : شاید این گونه باشد امام در بطن ترانه هعای من امید موج میزند.

نظر او در مورد موسیقی تکراری این است که : مخاطب تکرار را می پسندد تنها به این خاطر سراغ کارهای متفاوت می روم تا برچسب تکراری و یکنواخت بودن از روی من برداشته شود. در واقع من در این سال ها به این باور رسیده ام که مخاطبان ما تکرار را دوست دارند چون وقتی از شما می خواهند که کاری شبیه « من و بارون»، «چی شده» یا «دوست دارم» اجرا کنی یعنی من تکراری می خواهم. فضاها محدود می شود اما خب ما هم مطمئنا چیزی را که مخاطبان مان می پسندند را کار می کنیم. من تمام چیزهایی را که می خوانم به خصوص ترانه ها و کارهایی که مال خودم است، درواقعیت تجربه کردم و تمام شان برای من واقعی و ملموس است شاید برخی از این کارها حس الان من نباشند ولی کاملا حس شان کردم. به همین خاطر تا چیزی را باور نداشته باشیم نمی توانیم آن را به همان خوبی انتقال دهیم. پس اگر محبوب می شود به نحوی به سازنده آن نزدیک و با حس آن درگیر است. مثلا من «ایده آل» را برای پسرم آرتا خواندم. حاضرم قسم بخورم زمانی که موسیقی را شروع کردم هیچ حمایتی نشدم .اصلا تا زمانی که پای پول وسط باشد کارها خراب می شوند.چیزی که در کل این سال ها شنیده شده و برایش زحمت کشیده ام با پول به​دست نمی آید.چون کاری که ساخته می شود باید دلی باشد نه بیزینسی
وی گفت : باید عاشق کارت باشی تا بتوانی اثری ماندگار در موسیقی خلق کنی و این نه به پارتی و نه پول نیاز دارد. من شخصا نه پدر پولداری داشتم و نه حمایت مالی خاصی . فقط ازحمایت های معنوی خانواده به خصوص پدرم برخوردار بودم که به من دلگرمی و قوت می داد.

بابک جهانبخش گفت که در همه کنسرت هایش زنده می خواند و متاسفانه در یکی از کنسرتهایش که 12 اجرا پشت سر هم در برج میلاد داشته به شدت سرماخورده و هر بار به او آمپول دگزامتازون تزریق می کردند و بعد بر روی استیج می رفته.
این خواننده مشهور و خوش صدای پاپ ایرانی برنده تندیس بهترین قطعه موسیقی پاپ ، بخش کارشناسی ، از اولین جشنواره سالانه موسیقی ما، در سال ١٣٩١ برای قطعه {من و بارون} و برنده بهترین آهنگ تیتراژ برنامه های تلویزیونی {قطعه بوی عیدی} در نوروز سال 1396 است.