نان های ایرانی با حرف ژ
ژابیز[Zhabiz] :شراره ی آتش، گیاه بومادران.
ژاسمن[Zhasman] :گل یاسمن.
ژاله[Zhale] :شبنم. {صبح است و ژاله میچکد از ابر بهمنی/برگ صبوح ساز و بده جان یک منی}(حافظ).
ژالان[Zhalan] :رودی در کرمانشاه.
ژالانه[Zhalane] :گیاهی زینتی و زیبا.
ژامک[Zhamak] :آینه.
ژانیا[Zhaniya] :زندگی جاودان.
ژانین[Zhanin] :دریاچه ای در یونان.
ژاوا [Zhava] :بخشی از اقیانوس هند.
ژاو[Zhsv] :بی آلایش.
ژاوه [Zhave] :گیاهی از تیره ی آویشن.
ژاییر[Zhayir] :کسی که خداوند اورا منور کرده است.
ژاییژ[Zhayizh] :شراره ی آتش.
ژمنZhaman:قوت ، مایه ی زندگی.
ژنواZhenuva :شنوا.
ژنی[Zheni] :نبوغ، استعداد.
ژنین[Zhanin(کردی) :منطقه ای در کردستان.
ژوانZhuvan :گفتگوی عاشقانه، قرار ملاقات.
ژوبین[Zhubin] :نیزه ی کوچکی که سر آن دوشاخه است.
ژورک[Zhurak] :پرنده ای سرخ رنگ به اندازه ی گنجشک.
ژوله Zhule :جنبش، حرکت.
ژیارZhiyar :زندگی خوب.
ژیان[Zhiyan] :خشمگین، در کردی به معنی زندگی است.
ژیان دخت[Zhiyandoxt] :دختر زندگی، دختری که به زندگی مشترک پایبند است.
ژیلا[Zhila] : ژاله، شبنم.
ژین[Zhin] : زیستن، گذراندن.
ژیناZhina :زندگی، زندگانی.
ژینوZhinu :زنده، روشن، نیکو.
ژینوس[Zhinus] :نابغه.
ژیوارZhivar : زندگی.
ژیلهZhile :تگرگ ریز، اخگر زیر خاکستر.