نامهای ایرانی باحرف (ع).
عابدAbed :عبادت کننده، پرستش کننده.
عاتکه [Ateke] :زن سرخ گون از خوشی و سرزندگی، زن خوشبو، نام دختر عبدالمطلب جد پیامبر.
عادلAdel :دادگر، داور.
عادله Adele :زن با انصاف، زنی که در عدالت زبانزد است.
عارف Aref :دانا، عاقل، فهیم. {عرفان که جام حق نوشیده اند /رازها دانسته و پوشیده اند} (مولوی).
عارفه[Arefe] :زن عاقل، خردمند.
عاشق[Asheq] :شیفته، واله. {در دل معشوق جمله عاشق است /در دل عذرا همیشه وامق است} {در دل عاشق به جز معشوق نیست /در میانشان فارق و مفروق نیست} (مولوی).
عاصمAsem :پناهگاه، حافظ، بازدارنده.
عاطفAtef :دلسوز، مشفق.
عاطفه Atefe :زن مهربان.
عاطیAti :دهنده، بخشنده.
عالم [Alam] :دنیا، گیتی. {به جهتن خرم از آنم که جهان خرم ازوست/عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست} (سعدی).
عالم تاج [Alamtaj] :تاج جهان، زنی که چون تاجی نامور و تابان بر همه دنیا سایه گسترانیده است.
عالیه [Aliye] :زن عالی مقام، والامقام، بزرگوار.
عامر[Amer] :آبادکنندخ، زیاد عمر کننده.
عامره [Amere] :زنی که در آبادانی شهره ی عالم است.
عایشه Ayeshe :سرشار از زندگی، نیک کردار، نام همسر رسول اکرم.
عباد[Ebad] :بسیار عبادت کننده، بنده.
عباس [Abas] :ترش روی، شیربیشه.
عبدالرسول[Abdorrasul] :بنده ی رسول خدا.
عبده [Abdoh] :بنده، انسان، شیخ محمد عبده از کجاهدان و آزادیخواهان مصر، شاگرد و دوست سید جمال الدین اسد آبادی.
عبرت [Ebrat] :پند.
عبداللّه [Abdollah] :بنده ی نیک خداوند، در حضرت محمد (ص).
عبود[Obud] :بنده.
عبید[Abid] :بنده ی کوچک.
عبیر[Abir] :ماده ای خوشبو مرکب از صندل و گلاب و مشک. {کجا بر فشانند مشک و عبیر /همی گسترانند خز و حریر} (شاهنامه فردوسی).
عترت[Etrat] :خاندان.
عتیق[Atiq] :با قدمت بسیار زیاد، گرانبها.
عدنان[Adnan] :نام فرزند حضرت اسماعیل.
عذار[Ozar] :رخسار، چهره. {مجمع خوبی و لطف است عذار چو مهش/لیکنش مهر و وفا نیست خدایا بدهش}(حافظ).
عرفانErfan : شناختن، شناسایی معرفت.
عروس[Arus] :زنی که تازه ازدواج کرده است.
عزالدین [Azzoddin] :کسی که باعث سرافرازی در آیین می شود.
عزالنساءAzzonnesa :زنی که بتعث و بانی سرافرازی است.
عزت Ezzat :ارجمندی، قدرت، بزرگواری.
عزت زمان [Ezzatzaman] یا عزت الزمان [Ezzatozzman] :زنی که سربلند زمانه است.
عزیز[Aziz] :ارجمند، بزرگوار، گرانمایه. {گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت/که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد} (حافظ).
عزیزه [Azize] :زن گرامی و محبوب.
عسکر[Askar] :لشکر، سپاه.
عسلAsal :انگبین، مایعی شیرین که زنبور عسل با گرداوری شهد گلها فراهم می کند.
عشرت [Eshrat] :کامرانی، خوش گذرانی. {دمی با دوست در خلوت به از صدسال در عشرت /من آزادی نمی خواهم که با یوسف به زندانم} (سعدی).
عشرت الملوک[Eshratolmoluk] :کامرانی و خوشی شاهان.
عصام Esam : انسان شریف و بزرگوار.
عصفور[ Osfur] :پرنده ی کوچک، گنجشک.
عصماAsma :آهو.
عصمت Esmat :پاکدامنی، دوری از پلیدی. {چون طهارت نبود کعبه و بتخانه یکی ست /نبو خیر در آن خانه که عصمت نبود} (حافظ).
عطا Ata : عطیه، بخشش، آنچه بخشیده می شود.
عطارAttar :داروفروش، شیخ فریدالدین محمد ابن ابراهیم نیشابوری معروف به شیخ عطار شاعر و عارف بزرگ ایرانی.
عطیه Atiye :بخشش، دهش، عطا.
عظیم Azim :بزرگ.
عظیمه[Azime] :زن بزرگ و با عظمت.
عفاف [Efaf] :پارسایی، پاکدامنی.
عفتEffat :پرهیزگاری، پاکی.
عفت السادات[Effatossadat] یا عفت سادات [Effatsadat] :زن پاک و بزرگوار .
عفیف [Afif] :پاک، مطهر، پارسا.
عفیفه [Afife] :زن پاکدامن.
عقیق[Aqiq] :سنگی گرانبها که رنگهای مختلف دارد و عیق یمنی از همه مشهورتر است. {اگر به رنو عقیق است اشک من چه عجب /که مهر خاتم لعل توست همچو عقیق} (حافظ).
عقیل[Aqil] :خردمند، دانا.
عقیله Aqile :زن نجیب و دانا.
علا[Ala] :شرف، برتری، بزرگی.
علاء الدین [Alaoddin] :کسی که باعث و بانی ارزش در دین است.
علی[Ali] :اولاتر، بزرگوارتر، نام امام ادل شیعیان حضرت علی (ع).
علیاOilya :بلند مرتبه، کسی که درای مقامی شایسته است..
علیمAlim : دانا بر هر چیز، دانشمند.
علویه Alaviye :از بهترینها، باارزش ترین.
عماد[Emad] :نکیه گاه، ستون.
عمار[ Ammar] :مرد ثابت قدم، مرد دلاور،نام عمار یاسر از یاران پیامبر.
عمران[Omran] :آباد کردن، آبادانی.
عمید[Amid] :مهتر، پیشوا، سرور.
عنایت[Enayat] :توجه توأم بل ملاطفت وارادت و احسان، آهنگ کردن. {عنایتی که ترا بود اگر مبدل شد/خلل پذیر نباشد ارادتی که مراست} (سعدی).
عنبر[Anbar] :ماده ای خوشبو که از نوعی ماهی گرفته می شود و در عطر سازی کاربرد دارد.،مشک.{همه زر و عنبر بیامیختند /زشادی بسر بر همی ریختند} (شاهنامه فردوسی).
عندلیب[Andalib] :هزار، بلبل.
عنقا[Anqa] :سیمرغ. {ببر ز خلق و ز عنقا قیاس کار بگیر/که صید گوشه نشینان ز قاف تا قاف است} (حافظ).
عهدیه [Ahdiye] :عهد، پیمان
عیسیIsa : کاهن، روح خدا، کنجی، پیامبر و پیشوای مسیحیان.